شهریار کوچولو

گاهی وقتا خیلی زود دیر می شه ! برای همینه که دیر می فهمی خیلی زود دیر شده !

شهریار کوچولو

گاهی وقتا خیلی زود دیر می شه ! برای همینه که دیر می فهمی خیلی زود دیر شده !

مهرگان

ای عاشق !
در انتظار چی نشسته ای ؟
در انتظار برگ یا که در انتظار برگ ریزان و پاییز زرد
یا که در انتظار بهار و شکفتن شقایق
پنجره را باز کن
جدار را بشکن ُ‌ غبار را بشوی
زندگی را عوض کن
این است زندگی
انتظار بیهوده است

بیهوده .....


...........................................................................................

این هدیه و نوشته ی زیبا رو، دوست نازنیم مهرگان ،لطف کرده و بهم داده.

نظرات 5 + ارسال نظر
مهرگان چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.topol.blogsky.com

سینا جون سلام
مرسی از لطف شما .

بوس بوس هزار تا

ماهی خانوم پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:29 ب.ظ http://mahinameh.blogsky.com

سلام شهریار کوچولوی شیطون!
خوبی؟
گل سرخ هنوز پابرجاس؟
ممنونم که اومدی پیشم
شاد باشی هزارتااااااااا

سرگل سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:10 ب.ظ

:)
اصلنم بیهوده نیست اگه بدونی واسه چی منتظری

میلاد پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:34 ب.ظ

سلام
وب خوبی داریا!!!
دانشجوی کجائی؟

ِA.M پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:55 ب.ظ


قشنگی عشق به راهیه که آدم صرف رسیدن به معشوق می کنه حتی اگه به معشوق نرسه خود احساس ادمه که قشنگ می کنه پس هیچ وقت نمی تونه بیهوده باشه این ماییم که به معشوق ارزش میدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد