شهریار کوچولو

گاهی وقتا خیلی زود دیر می شه ! برای همینه که دیر می فهمی خیلی زود دیر شده !

شهریار کوچولو

گاهی وقتا خیلی زود دیر می شه ! برای همینه که دیر می فهمی خیلی زود دیر شده !

یه دشت پر از قاصدک یه دل پر از ترانه

 

یواش یواش پاورچین

میرم کنار پرچین

داد میزنم من همچین

....

اتل متل قاصدک

یه دشت پر از شاپرک

بازم داره توی دشت

بارون می یاد نم نمک

....

اتل متل بهانه

شعرای کودکانه

برای عاشق شدن

یه دل پر از ترانه

....

اتل متل فرشته

دل شکستن چه زشته

اگه باشیم ما باهم

جامون توی بهشته

....

اتل متل جدایی

یه عالمه تنهایی

واسه جوجه قناری

مرگ خوبه یا رهایی؟

....

اتل متل ستاره

چند وقت دیگه بهاره

دیدن رنگین کمون

تو دل این آسمون

برام چه حالی داره

 

 

 

نظرات 40 + ارسال نظر
یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:16 ب.ظ http://rue.blogsky.com

عالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بود..
دلت شاد

مریم چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:54 ق.ظ

اومدی وبلاگم سفیر۱
اون وبلاگرو داشتم امتحان می کردم!!!! :)
وبلاگ اصلیم : http://www.thornbirds.blogsky.com/
خوشحال میشم بیای از نقد منصفانه ات هم ممنون.
از آهنگ قشنگتم ممنون.

هدایی چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:28 ق.ظ http://dokhtarebarfi.blogsky.com

سلام
خییییییییییلی قشنگ بود :)
. . . .
خیلی ناز و با طراوت بود!!!
. . .
بازم بیا اونورا
بای

سارا خانم چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 ق.ظ

ممنون که میایی .سر میزنی .مینویسی ......شعر نازیه ......مطالبت هم خوبن .جذابن ........موفق باشید

مرد یخی چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 05:13 ب.ظ http://nightlight.blogsky.com

نمی دانم چرا رفتی؟ نمیدانم چرا ؟ شاید خطاکردم ... و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی ، نمی دانم چرا ؟ باکی ... ؟ کجا رفتی ؟ ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید ، ولی رفتی و بعد از رفتنت ، رسم محبت در غمی خاکستری گم شد ، ولی رفتی و بعداز رفتنت انگار کسی حس کرد، که من بی تو ، هزاران بار در لحظه خواهم مرد !
---
سینای عزیز.
سلام.خب تو پست ۱۷ تیر ماه دهان های زیبا رویان،های رو آی نوشتی ;)
می دونی پسر،خیلی وقت بود حین وبگردی وبلاگهایی رو می دیدم که رو هر مزخرفی اسم عشق گذاشته بودند.چی شده؟واقعا همه عاشق هستن؟یکی می گفت تشخیص عشق از کثافت فقط با اراده ی عاشق ممکنه،باهاش موافقم.اما بعد از همه ی اون مزخرفات وبلاگ تو یه جور دیگه ای بود.همون قالب اسکای بدون ژانگولر بازی و کد جاوا.تبریک می گم خیلی دوست داشتنیه.خوش حال می شم همکاری نزدیکی داشته باشیم.البته امیدوارم!
شاد باشی شهریار کوچولو

امضا:مرد یخی

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:26 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام
نمی دونم چی بگم...غمم دریاست و دلم تنها....
دلت شاد

سلام یاسمین جان
خوشحال شدم وقتی دیدم که به وبلاگم سر زدی .
در باره ی نوشته ات تو وبلاگت و نظرت تو اینجا میتونم بگم که تنهایی مال آدمه و غم هم یکی از هم بازی های اون .
همه ی ما آدما یه وقتایی تنها میشیم با این فرق که بعضی وقتا این تنهایی دائمی و اکثر وقتا هم زود گذر .
تغیر این قسمت زیاد دست ما نیست ولی میتونیم دلمونو بدیم دست باد و همبازی تنهایی مون رو عوض کنیم .
میتونیم شادی رو همبازی اون قرار بدیم ولی یه شرطی داره و اونم اعتماد به کسی که اون بالا بالا ها نشسته و کاراش بی دلیل نیست.
خدا رو چه دیدی شاید چند سال دیگه از خدا به خاطر سالهای گذشتت تشکر کنی و بگی کاش زود تر از اینا این اتفاق برام افتاده بود .
فقط گوش به زنگ باش چون فرصت زیادی برامون باقی نمونده !
اینو بازم تکرار می کنم :

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فالی و فریاد رسی می آید

شاد باشی
و برای دیگران شادی به ارمغان بیاری

الهام - بی نام پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:30 ق.ظ http://eligoli.blogsky.com

اوخی !!!! ملاحت انگیز بود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ب.ظ

سلام!
آخه فعلا دارم با دس نوشته های زیبات حال می کنم و کامنت می ذارم برات!
.
.
.
اطاعت می کنم!
همین الان آپش کردم!

سلام
این خیلی خوبه که ناشناس باشی ولی نه اینقدر
بهت قول میدم فردا بازم بیای نتونی کامنتتو پیدا کنی D:

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:37 ب.ظ

راسی برا این پستت کامنت نذاشتم!
همین الان.
.
.
.
زیبا نوشتی!
یه حس کودکانه عالی!
آخ که من چه قد خوشم میاد از بچگه بودن و سادگی!
مرسی

سارا خانم جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ب.ظ

وقتی میایی و شرمندم میکنی.......دلم نمیاد نیام و جواب ندم.......باز هم ممنون.دوست خوبم......

[ بدون نام ] جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:25 ب.ظ

شما حواست به صدام باشه نه نگام!:d
...
برا پست بعدی یه فکر عالی دارم با این حساب دیگه فک کنم کامنتمم گم نمی کنم! ;)
منتظرم!

گلابتون جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 ب.ظ http://hozz.blogfa.com/

ببین... حوض کم عمقه!! اون استخره که عمق اش زیاده... من به اینجاشم فکر کردم. آخه خودم هم شنا را نصفه نیمه بلدم!!! D:

حسین شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ق.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام. وبلاگ بسیار جالبی داری.
خیلی باحاله.
استفاده کردیم.
ممنون که بهم سر زدی. بازم بیا اونطرفا.
فعلا.

نگین شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:33 ق.ظ http://ariai.blogsky.com

سلام...
برای پست بالایی که اجازه نظر دهی ندادی...
آخه آدم صبح اول صبح پست خالی میذاره...(خنده)
نمیدونم چی بگم....
خسته نباشی...
آپ کرده اونم خالی...(چشمک)

فعلا...

کشکول شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:05 ب.ظ http://kashkolans.blogsky.com

رویا می بافم با باد

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:01 ب.ظ http://rue.blogsky.com

به او بگویید من تنهایم او میداند ولی تو باز بگو

شاید خواست بشنود « من تنهایم »


دلت شاد سینا و ممنون بابت همه چیز

مهدی عطایی یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:35 ق.ظ http://eaglegift.blogfa.com

لازمه ی کسب اقتدار از بین بردن خودبینی است .
چه طور می توانیم بدون تصور مرگ خود را متقاعد کنیم که به خودبینی نیازی نداریم؟!!

سارا خانم یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:25 ب.ظ

سلام....چرا چیز جدیدی نمینویسی....... خوبه اینهمه تحمل داری.....من که روزی یکی رو باید پست کنم......خوب .موفق باشی.رفیق

... یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:57 ب.ظ http://eye19.blogsky.com/

سلام ممنون که سر زدی
اره متوجه شدم چی گفتین
موفق باشی و شاد
که ما شادی رو ندیدیم همش غم بودو من
یا علی

سارا خانم دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:25 ق.ظ

چی شده رفیق .معذرت ...اهنگ وبمو عوض میکنم......چرا ناراحتی.اخه جونم افتاب اینجا اینقدر داغه که میترسم سیارتو بسوزونه مخصوصا گلتو ......ولی باشه .ازش میخوام بتابه .تو شاد باش

ترانه چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:16 ق.ظ http://taranehmb.blogsky.com/

ممنون از اینکه به من سر زدید. وبلاگتون خیلی قشنگه. من لینکتو نو چسبوندم به وبلاگم.

مهدی عطایی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ق.ظ http://eaglegift.blogfa.com

(سالکان بخاطر اختصار خودبزرگ بینیشان دارای اقتدار بیشتری هستند. دون خوان)
چگونه چیزی که بر اثر اختصار خودبزرگ بینی به وجود می آید باعث ایجاد خودبزرگ بینی می شود؟؟؟؟

پس شما بگویید که چگونه کسب اقتدار کنیم ؟!!

موفق باشی

شازده کوچولو چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:24 ق.ظ http://shazdekochoolo.blogsky.com

سلام دوست عزیز
ممنون که به من سر زدید. من از این شعر خوشم اومد. می خواستم از شما اجازه بگیرم اگه ممکنه این شعر و برای یکی از دوستانم که به بچه ها آموزش موسیقی می ده بفرستم. شاید از این شعر استفاده کنند و اونو با فلوت ریکوردر و بلز بزنند. اگه اینطور شد حتما بهتون خبر می ده که برید و کارشون رو ببینید. می تونم؟

یاسمنگولا چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:40 ب.ظ

دروووووووووود بر شهریار بزرگ
ای کاش می تونستم با یه جهاد ساده دوباره همه چیز رو مثل روز اول درست کنم
منظورم وبلاگم هست
راستش درس خوندن منو از همه چیز جدا کرده
نمی دونم شاید یه روز دوباره وبلاگم رو به پا کنم
منم لطف تو رو و اینکه به یادم هستی هیچ وقت از یاد نمی برم
ببخش تو انتظار گذاشتمت
دلم می خواد یکی از اون دلایلی رو که گفته بودی برام بگی
البته اگه دوست داشتی
پیش خودم می مونه
شهریار کوچولو منم یه سوال دارم
توی سیاره کوچولوی شما جایی برای یه تبعیدی هست؟
یه تبعیدی با یه پیشی ناز مهربون که هر دوشون از همه چیز خسته شدن و می خوان یه جایی دور از همه تنها باشن
شاید یه روز برگردم و اولین حکم جهادی که توی وبلاگم خواهم داد این خواهد بود:
و این منم ُ یاسمنگولا ، یاسمنگولای یاسمنگولایان چهار گوشه عالم ،از تبار یاسمنگولایانی که همیشه یاسمنگولا بوده اند و یاسمنگولا بودن مرا با خرسندی قلبی پذیرفته اند ، آنگاه که در میان غریو شادی مردم و درکمال صلح و آرامش بر تخت یاسمنگولایی نشستم و ارتش من بی هیچ جنگی وارد یاسمنگول آباد شد ، خدای مهربان بر من و بر سپاهیان من و بر مردم من و بر شهریار کوچولوی بزرگ من لطف و مهربانی اش را ارزانی داشت و سرزمین من یاسمنگول آبادو سرزمین شهریار کوچولوی مرا تا ابد جاودان و پاینده ساخت ....

ببین شهریار کوچولو من الان خیلی کار های نا تموم دارم
که باید تمومشون کنم
متاسفم اگه نمی تونم دوباره به این زودی ها به سرزمین زیبای تو سر بزنم
متاسفم که به این زودی ها نمی تونم سرزمینم رو اون جوری بسازم که دوست دارم
یه جورایی ذوق نوشتن رو دوباره در من زنده کردی
اما می دونی؟
بزار خاموش بمونه ....
گفتم که ...
خیلی کار های نا تموم دارم ........
تو هم هر جا هستی پاینده و پیروز باشی
بدروووود

سارا خانم پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:29 ق.ظ

سلام رفیق
خوبی .......... شکر.........
دلم برات تنگ شده
دیگه نمیای خونه ما.........
چرا چیزی نمینویسی
نکنه گلت مریضه
یا نکنه مهمون اومده به سیارت
یا نکنه از سیارت زدی بیرون
اومدی به زمین
نکنه داری کسی رو اهلی میکنی
.............دلتنگتم
بیا

سارا خانم چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:38 ق.ظ

نبینم رفتی تو لک.........کجائی
معلوم هست .نگران شدم........نه مینویسی.نه سر میزنی.......کجائی سینا جان

شباهنگ چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ب.ظ

امروز ۱۰ مرداد
رشت ...گرم...عرق زده..
خیلی گرسنمه ..کاش می شدکه بشه !

بخلوز جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:51 ب.ظ http://adonis-groups.blogfa.com

سلام مرد...
چطوری؟؟؟
می خواستم تو شورلت یه پست دیگه بذارم...اما حوصلشو نداشتم...
آخه شورلت تموم شد
میدونی چرا؟
یه آدم احمق یه غلطی میکنه... اونوقت هر چی ماشین امریکایی هست به لعنت خدا هم نمی ارزه...
مگه اینکه ه وبلاگ دیگه بزنیم به اسم "خاطرات سمند دوگانه سوز"
گیمونه هم خودتی...
راستیییییی... اینو دیدی؟؟؟ (WEB)

بخلوز جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:54 ب.ظ http://adonis-groups.blogfa.com

وای... پستت چقد قشنگ بود...
یاد این افتادم...
آسمون به این گپی گوشش نوشته
هرکی یارش خوشگله جاش تو بهشته...

مرد یخی جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:20 ب.ظ http://nightlight.blogsky.com

هر کجا هستم باشم - آسمان مال من است - پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است - چه اهمیت دارد - گاه اگر می رویند - قارچهای غربت؟
--------------
سلام.راستش بابت تاخیرم عذر می خوام.ممنونم چون تو لحظه هایی که میان برزخ خواستن و نتوانستن غوطه می خوردم به یادم بودی.
می دونی، منظورم از همکاری این بود که چون تو در زمینه ی ادبیات قلم فوق العاده یی داری و چون منم گاهی می نویسم.می تونیم خیلی خیلی با هم همکاری کنیم.خب نظرت راجع به اینکه از نوشته های همدیگه تو وبلاگامون استفاده کنیم چیه؟یا هر چیز ممکن دیگه یی .
به هر حال
سینا جون.خیلی خیلی خیلی ممنون که به یادم بودی.
دلت شاد.
امضا: مرد یخی

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:42 ب.ظ http://rue.blogsky.com

یک ساعت تمام بدون آنکه یک کلمه حرف بزنم به رویش نگاه کردم . فریاد کشید که : آخر خفه شدم چرا حرف نمی زنی ؟ گفتم : نشنیدی ؟......برو......!
دلت شاد

سارا خانم یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ب.ظ

سینا..................

سارا چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:14 ق.ظ

سلام سینا .این اولین بازدید رسمی من از قلمرو شهریار کوچولوه. واسه قناری هم رهایی از مرگ بهتره !

سارا خانم شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:31 ب.ظ

سینا جان
بابت دیر کردم معذرت
واسه سووالاتی که پرسیدی
عزیزم من این وبو طراحی نکردم
دوست وبلاگنویسم امیر از وب نجوای شبانه این زحمتو کشید
برای اینکه منو امیدوار کنه
واسه همین نمیدونم چی باید بگم
خوش باشی
بیا سراغم

این یکی مال منه کسی بهش دست نرنه (ال یکشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 07:52 ب.ظ

این آقاهه چه تنبله ؟!!!!
.
.
.

بابا من یه یست جدید می خوام!

عجله کن!

سارا خانم جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 05:57 ب.ظ

سینا جان
کجائی
سفرت تموم نشد
منم دارم میرم دانشگاه
ولی سر میزنم
تا بعد

ماه سه‌شنبه 18 دی‌ماه سال 1386 ساعت 05:33 ب.ظ http://1sibekal.blogfa.com

زیبا بود....


بسیار

تا لمس تنهایی ماه گاهی به آسمان نگاه کن.

[ بدون نام ] دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:51 ب.ظ

! دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:53 ب.ظ http://www.someonespecial.blogfa.com

مهم نیست کی باشیم کجا باشیم و چرا باشیم
مهم اینه که با هم باشیم به یاد هم باشیم و برای هم باشیم

داش آکل یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:05 ق.ظ http://dashakol.blogsky.com/

ترانه از چه کسی بود که اینقدر محشر بود؟
رخصت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد